گفتگوی کامران پایدار با یکی از کارگران اعتصابی شرکت پرس ایران خودرو!

کامران پایدار: سلام عزیز، خسته نباشی از اینکه دعوتم را برای گفتگو پذیرفتی متشکرم. شما  روز سه شنبه دهم اردیبهشت اعتصاب کردید. جریان چی بود؟

کارگر شرکت پرس: من هم خوشحالم از اینکه یکی پیدا شده و مشتاقانه به حرفهای ما گوش میده. ببین داستان زندگی پردرد و رنج ما کارگران از روز هم روشن تره. از صبح تا شب کار، کار و باز هم کار. آخرش هم سرشب باید با تنی خسته و بی روح، با جیب خالی و با روی شرمنده نزد خانوادههایمان برویم. داستان اعتصاب هم همین است. مشکل ما ساعات کار زیاد و کشنده، دستمزدهای خیلی پایین و بی حقوقی کامل است.

کامران پایدار: از ساعت و فشار کار گفتی بیشتر توضیح بده؟

کارگر شرکت پرس: ساعت و فشار کار در اینجا خیلی وحشتناکه. تازه وقتی ساعت و فشار کار هم بیشتر می شه خطرات جانی و بدنی از نظر قطع و یا نقص عضو بر اثر خستگی زیاد برای ما کارگران پرس کار به همان میزان بیشتر میشه. چون کار با این دستگاههای پرس نیاز به هشیاری، حواس جم و رعایت کامل اصول ایمنی داره. در غیر اینصورت جان و جسم کارگر در زیر همین دستگاهها پرس میشه. سال قبل اين کارخانه ٣ شیفت کاری داشت. تازه در آن موقع هم ما کارگران کلی مشکلات و گرفتاریهای کاری داشتیم. حالا خودتون فکر کنید در آغاز سال جدید این حضرات بیش از 60 نفر از کارگران اینجا را٬ که هر کدام چندین سال سابقه هم داشتند٬ بی هیچ دلیلی از کار اخراج کردند. این 60 نفر کارگر و خانوادههایشان رو بی هیچ تضمین و بدون هیچ حمایت و پشتوانه ای بین آسمان و زمین رها کردند. این یه طرف قضیه است. در اینجا که قبلا 3 شیفت کار می کردیم٬ حالا ساعت کار 2 شیفته شده است. یعنی آن يک شیفت رو که حذف کردند٬ ساعت و فشارش را بین این 2 شیفت تقسیم کرده اند. این یعنی چه! این یعنی فشار و تحمیل بدبختی بیشتر به ما کارگران و یکی از خواستهای ما برداشتن و کاهش این همه فشار کار بوده و هست. زندگی که معنی اش این نیست همه اش کار، کار و بازهم کار. آخرش هم یک جیب خالی و یک تن بیمار و ناقص برای کارگر که پولی هم برای درمان و معالجه در بساط نیست. من خودم در این خراب شده چند سال سابقه کار دارم. بيشتر ما کارگران بر اثر کارهای سنگین مهره های کمرمان آسیب دیده است و کمر درد مزمن همدم همیشگی امثال من است. همینجا، کارگرى داریم که از صبح تا شب از درد کمر به خودش می پیچد. از شدت درد نمی تونه بشینه، نهارشو سرپا می خوره! انواع قرصهای مسکن تو جیبشه٬ سعی میکنه دردشو پنهان کنه تا کارفرما متوجه نشود. اگر بلور چی مدیر تولید اینجا بفهمد از کار بیرونش میکند. اون وقت جهنمی بدتر از اینجا به روی کارگر باز میشه. بیکاری، جیب خالی و بی پولی، اجاره خانه، خانواده و هزار فکر پریشان دیگر به سراغ آدم میاد. اون وقت دیگه نمیفهمی شب کجاست و روز کجا، اصلا نسل کارگران اینجا 3 یا 4 سال بیشتر نیست. یک نسل میاد٬ یک نسل میره. کارگران همین طور عوض میشن!

کامران پایدار: اوضاع دستمزدهاتون چطوره؟

کارگر شرکت پرس: یکی از اصلیترین خواستهای ما که بخاطرش اعتصاب هم کرده ایم مسئله حقوق و دستمزدها است. با پایه حقوق 220 هزارتومان، چند شیفته کار کردن و این همه فشار٬  آخرش سر برج کل دریافتی ما چیزی بین 300 تا 350 هزار تومان میشود. اگر دست یا انگشتامون قطع نشه!! اگر حقوقمان را بموقع پرداخت کنند! اگر از کار اخراج نشده باشیم و هزار اما و اگر دیگر. خودتان قضاوت کنید با این پول چطور می شه تو این جامعه و اوضاع نابسامان زندگی کرد؟ با این پول چطور می شه خانه تهیه کنی، دوا و درمان و دکتر داشته باشی، بچه هاتو به مدرسه و تحصیل برسانی، تفریح و مسافرت داشته باشی، چطور می توانی رنگ گوشت و پنیر و میوه و غيره را ببینی؟ با کل دستمزد ماهیانه ما حتی نمیشود یک آپارتمان 30 یا 40 متری در اطراف تهران را هم اجاره کنی!

کامران پایدار: برای افزایش دستمزدها چه اقدامی کرده اید؟

کارگر شرکت پرس: اعتصاب، انتخاب نماینده و هشدار. دادن یک فرصت یکماهه تا فکری به حال ما بکنند. در غیر اینصورت کار را می خوابانیم. ما حرفمان را به بلورچی و مسئولین دزد شرکت زده ایم. اگر مشکلاتی برایمان پیش نیاورند!

کامران پایدار: منظور شما از مشکلات چیست٬ چه مشکلاتی می توانند برای شما پیش بیاورند؟

کارگر پرس: هرجا که بحث اعتراض و اعتصاب میشود اولش سعی می کنند با وعده و وعید کارگران را آرام کنند تا کار نخوابد. در این فاصله خیلی موذیانه رهبران کارگران و کارگرهای معترض را شناسایی می کنند و به بهانه های مختلف مثلا تاخیر در ورود یا هر بهانه دیگری کارگر را اخراج می کنند و به جای آنها از کارگران ارزانتر و ناآگاه استفاده می کنند. این کار خیلی کثیف و غیر انسانی است. ما کارگران را در برابر هم قرار میدهند تا کار نخوابد و خودشان سود بیشتری ببرند.

کامران پایدار: گفتید کارگران اینجا نسلی هستند. یک نسل جای یک نسل دیگر را می گیره. یعنی چی؟

کارگر پرس: در اول صحبتهای خودم گفتم در اینجا فشار و صدمات کاری خیلی بالاست. همین الان اگر لباسهایم را در بیاورم بیش از بيست جای بدنم بخیه خورده. همه ما کارگران که در اینجا کار میکنیم همین وضعیت را داریم. تازه ما جز کارگران خوشبختی هستیم که هنوز دست یا پاهایمان قطع نشده! سر و صدای بیش از حد و نبود نور کافی باعث ضعف بینایی و شنوایی اکثر ما کارگران شده، کمر درد و زانو درد تقریبا در اینجا همه رو مبتلا کرده است. اگر چند سال در اینجا کار کنی و شانس هم داشته باشی و دست و پایت قطع نشده باشد٬ تازه میفهمی که تمام توان کاریت را از دست داده ای و در همچین مواقعی فورا تو را از کار اخراج می کنند! آخه دیگه به دردشان نمی خوری. بیرونت می کنند و به جای تو از کارگران جوان و تازه نفس تر استفاده میکنند. به همین خاطر گفتم کارگران اینجا از یک نسل به یه نسل دیگر عوض می شوند. کارگرانی که در اینجا کار می کنند  3یا 4 سال بیشتر دوام نمی آورند.*